دوست داشتی بشینی روی صندلی
وقتی میری اتاق سحر عکسای اتاقش و میکنی
روی این ماهی خودتو تکون میداد
ماشینی که روش سوار بودی و خیلی دوست داشتی
عزیز دلم رفته بودیم محوطه بازی
رفته بودیم جنگل چمنها رو میکندی
تو جنگل دوست داشتی راه بری
امیر جان وقتی توی جنگل بودیم دوست داشتی همه چیز را ببینی وقتی هم به تنه درخت ها میرسیدی می ایستادی هر وقت هم میخواستم ازت عکس بندازم میخندیدی ...
نویسنده :
مامان و بابا نی نی
3:28
روی میز
وقتی من تلوزیون رو تمیز میکنم میای روش می ایستی و منو نگاه میکنی منم به اون نگاه معصومت چی بگم فقط بهت میگم تو دنیای منی ...
نویسنده :
مامان و بابا نی نی
3:24